کتاب «روایت رهبری» که تازه به بازار آمده خاطراتی از آیتالله خامنهای درباره ماجرای رهبریش دارد که برای اولین بار منتشر میشود؛ خاطراتی که او قبلا از سرِ تواضع نگفته بود. فقط مشکلش این است که رهبری درست زمانی تواضع را کنار گذاشته که همه شاهدانش مردهاند: هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و احمد خمینی. در قدم بعد، خاطرهنویس رهبری در نامهای سرگشاده از فرزندان هاشمی خواسته که خاطرات پدر را اصلاح کنند! او تا آنجا پیش رفته که میگوید: «سکوت اعضای خبرگان در قبال روایت مرحوم هاشمی هم دلیلی بر صحت خاطرات ایشان نیست»! معنای روشن این درخواست آن است که همه تاریخنویسیها باید با روایت یک نفر هماهنگ باشد.
این روند البته سالهاست که آغاز شده؛ زیرا برای روایتی متفاوت از تاریخ انقلاب ابتدا باید بخشهایی از گذشته را پاک یا تحریف کرد. ۶خردادماه ۹۲ تنها چند روز پس از ردصلاحیت هاشمی رفسنجانی، رهبری به دانشگاه امام حسین سپاه رفت و «یکى از وظایف مهم مسوولان و فرماندهان این دانشگاه» را تعلیم «تاریخ انقلاب» به مردم و جوانان دانست و تاکید کرد انقلاب فقط در این صورت «آیندهای اطمینانبخش و قطعی» دارد. این سخنرانی به نوعی دستور نوشتن تاریخ انقلاب به نظامیان بود؛ پیشتر نوشتم که وقتی یک سازمان یا آکادمى نظامىِ غیرمرتبط با تاریخ، قرار است معلم تاریخ مردم و جوانان شود زمینهسازی برای فردایی است که مبادا کسى بگوید انقلاب اسلامى هم مثل سایر انقلابها فرزندان خود را خورد و همه شرکاى انقلاب از نهضت آزادى تا جبهه مشارکت، از چپ تا راست، از منتظرى تا موسوى، کروبى و هاشمى همه را استالینیستى حدف کرد؛ گویا تاریخ انقلاب باید از نو نوشته شود تا بنابر متن جدید، آیندگان بدانند که انقلاب از اول چنین فرزندان و صاحبانى نداشته که بخواهد بخوردشان! این تاریخ جدیدى است که سپاه باید معلم آن باشد تا به تعبیر رهبری «زمینهساز آیندهای اطمینانبخش و قطعی» باشد.
پیشتر وقتی معلمان جدید تاریخ با توصیف هاشمی به «حاجآقا خاطره» برخی از خاطرات او را تحقیر و تخفیف میکردند «موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی» اعلام کرد که اسناد خاطرات او در موسسه موجود است (روزنامه شرق/۲۱مهرماه ۹۲) یک هفته بعد، خبرگزارى فارسِ سپاه، اعلام کرد که «کمیته جدیدی برای حفظ آثار امام» اعلام موجودیت میکند.(۲۹مهرماه ۹۲) نمونههای دیگری هم در این سالها اتفاق افتاده؛ مثلا روی جلد کتاب ششم دبستان، با فتوشاپ پوستری از خامنهای را به سر در مسجد جامع خرمشهر (هنگام فتح خرمشهر) اضافه کردند. یا در کتاب درسی تعلیمات اجتماعی سوم راهنمایی (نظام قدیم) چهرهی میرحسین موسوی از تصویر کابینه شهید رجایی حذف شد. این تاریخسازی فقط محدود به وقایع سیاسی نیست؛ مثلا روایتی از جنگ با بیش از ۱۰۰بار چاپ، پرفروشترین کتاب سال۸۸ شد. رهبری نیز در ۲۱ اردیبهشت۸۹ آن را «بسیار خوب و قابل طرح در سطح جهانی» دانست. اما فرمانده تکاوران خرمشهر، این روایت از جنگ را نامعتبر خوانده است. پروژه تحریف تاریخ اهدافی بزرگتر دارد که البته در عصر شبکههای اجتماعی دیگر به آسانیِ گذشته نیست. میرحسین موسوی در بیانیهی ۳۰خرداد۱۳۸۸ گفته بود: «اینجانب چون به صحنه مینگرم آن را پرداخته شده برای اهدافی فراتر از تحمیل یک دولت ناخواسته به ملت، بلکه تحمیل نوع جدیدی از زندگی سیاسی بر کشور میبینم.». معلمان جدید تاریخ سالهاست که با تحریف تاریخ قدیم، تعریف این «زندگی جدید» را آغاز کردهاند
#کتابروایترهبری #تاریخجمهوریاسلامی #اکبرین #محمدجواداکبری #دیدگاهنو #خامنهای