همان طوری که فساد، رکود، تورم و بیکاری مشکلات مزمن اقتصاد ایران شدهاند، کلیدواژههای حکومتی چون اقتصاد مقاومتی، مدیریت جهادی، جوانگرایی و بسیج سازندگی نیز در مواجهه با این مشکلات تکرار میشوند. به تازگی عبارت جدیدی از این جنس درست شده است: “شیفت ایثار“.
این عبارت عنوان برنامهای است که سازمان بسیج کارگری به عنوان “رزمایش” یا همان مانور نظامی، در “جنگ اقتصادی” یا همان شرایط تحریم اقتصادی برگزار کرده است.
در قالب این برنامه چند هزار کارگر عضو بسیج، از یک ساعت تا یک شیفت کامل کاری را بدون دریافت دستمزد اضافهکاری کردهاند.
علی حسین رعیتیفرد، رئیس سازمان بسیج کارگری میگوید: “بسیج کارگری آماده است در کنار کارفرمایان و دولت کمک کند و مشکلات تولید و مشکلات کارگری با روحیه بسیجی و مدیریت جهادی حل شود.”
اما در روزهایی که کارگران بسیاری به حقوق معوقه خود معترضند، یک “شیفت ایثار” چه دردی از اقتصاد بحرانزده ایران دوا میکند؟
گزارشهای رسمی این برنامه را یک موفقیت چشمگیر نشان میدهند.
خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه، “شیفت ایثار” را یک اقدام “آتش به اختیار کارگران بسیجی” خوانده است و گفته این یک “حرکت خودجوش فرهنگی” بوده است، کار برای پاسخ به “تهدیدات دشمن” و کمک به ” به بهبود تولید و رشد اقتصادی“.
اولین شیفت از این جنس در شهریور ماه برگزار شد و پس از آن احتمال تکرار آن از طرف مقامهایی عنوان شده است.
آن طور که صداوسیما گزارش کرده است در شهریور ماه مجموعا ۴۵ هزار نفر در سراسر ایران یک شیفت مجانی کار کردند. صداوسیما گفته است که این کارهای بیمزد ۱۰ میلیارد تومان عایدی داشتند که برای کمک به مناطق محروم هزینه میشود.
یکی از کسانی که در این طرح شرکت کرد به صداوسیما گفت: “مشکل کیفی در کارخانه بود که مدتهای مدیدی تمام متخصصان روی آن کار میکردند، از خارج از کشور. دو تا از بچه های بسیجی این طرح را انجام دادند و صرفهجویی ماهانه ۳۸۰ میلیون را انجام دادند.”
البته موفقیت این طرح خودجوش بی اما و اگر نیست.
آن طور که از گزارشهای رسمی برمیآید “خودجوش” بودن این برنامه زیر سوال است، چرا که این کار بخشی از “برنامههای جهادی و محرومیتزدایی” سپاه پاسداران بوده است. تصاویر منتشرشده از آن هم نشان میدهد که اجرایش با حضور گسترده فرماندهان نظامی در کارخانهها و کارگاهها همراه بوده است.
حتی اگر عدد سود ۱۰ میلیارد تومانی بعد از یک شیفت کاری را بپذیریم، یعنی به طور متوسط بیش از ۲۰۰ هزار تومان برای هر نیروی کار، به علاوه این که در نظر نگیریم سود واحد تولیدی در همان روز تولید متحقق نمیشود، مشخص نیست که این سود چه طور و با چه مکانیسم و روند حسابرسی به جای آنکه در تراز سالانه واحدهای تولیدی قرار گیرد، روانه مناطق محروم شده است.
یا اگر بپذیریم دو بسیجی ظرف یک روز کاری کردند که ماهانه ۳۸۰ میلیون تومان صرفهجویی داشته، باید بپرسیم آن متخصصان دیگری که مدتهای مدید سرگرم آن مشکل بودند چه تخصصی داشتند؟ یا اینکه آن دو بسیجی تا قبل از شیفت ایثار کجا بودند؟
ارزان کردن نیروی کار چه مشکلی را حل میکند؟
اما حتی اگر همه این اطلاعات درست باشد و هر نیروی کار بسیجی به طور متوسط ۲۰۰ هزار تومان ارزش اضافی خلق کند و دو نفر از آنها یک روزه بتوانند کار چند ماهه چندین متخصص را انجام دهند، باز مشخص نیست که شیفت ایثار چگونه به اقتصاد ایران کمک خواهد کرد.
پیشفرض این طرح این است که ارزان کردن هزینه نیروی کار مجموع هزینههای واحد تولیدی را پایین میآورد و در نتیجه تولید سودآوری بیشتری خواهد داشت و صنعت و اقتصاد رونق خواهند گرفت.
این منطق در نگاه اول و به طور انتزاعی درست به نظر میرسد، اما در عمل ربطی به واقعیتهای اقتصادی ایران ندارد، چرا که سهم واقعی نیروی کار از هزینهها را در نظر نمیگیرد و توجهی به این ندارد که کلیت اقتصاد قابل تقلیل به چرخه تولید نیست.
منابع مختلف در ایران سهم دستمزد از هزینههای تولید را بین ۵ تا ۱۰ درصد تخمین میزنند.
علاوه بر این به گفته مقامهای وزارت کار سهم دستمزد از هزینههای تولید در دو دهه اخیر کمتر و کمتر شده است.
پس سهم نیروی کار از هزینههای تولید در ایران ناچیز است و همان سهم ناچیز هم در این سالها پایین آمده است، بدون آن که بحران صنایع رو به ورشکستگی در ایران حل شود.
مواردی مثل شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه نشان میدهند که حتی اگر هزینه نیروی کار صفر شود، یعنی حتی اگر کارفرما چند ماه به کارگران حقوق ندهد هم شرکت ضرورتا به سوددهی و شکوفایی نمیرسد.
مشکلاتی چون رکود و بدهیهای انباشته، که ربطی به دستمزد کارگران ندارند، حتی در اظهارات مقامهای درگیر در “شیفت ایثار” هم دیده میشود.
در کشتارگاه صنعتی دام سنندج، که یکی از واحدهای دارای پایگاه بسیج بوده و شیفت ایثار را برگزار کرده، عبدالله حسینی، قائم مقام مدیرعامل کشتارگاه، گفته است: ” ظرفیت این کشتارگاه هزار راس دام سبک و ۱۰۰ راس دام سنگین در یک شیفت کاری است و در حال حاضر روزانه ۱۰۰ راس دام سبک و ۴۰ راس دام سنگین کشتار میشوند.”
اینکه این واحد با یک دهم ظرفیتش در دام سبک و ۴۰ درصد ظرفیت در دام سنگین کار میکند مشکلی نیست که با پایین آوردن یا حتی قطع دستمزد کارکنان آن حل شود.
ایثار یا استثمار؟
در کارخانه کویرتایر بیرجند هم محمد محمدی، مسئول بسیج کارگری خراسان جنوبی، ضمن بیان اینکه هدف این برنامه “جا انداختن روحیه تلاش و ایثار” و مقابله با “ناامیدی” است، به رسانه های ایران گفت: “اخراج بیش از ۶۰۰ کارگر و معوقاتی که در کارخانهها وجود دارد، سخت است که نمیشود از آن گذشت.”
سوالی که آقای محمدی اما به آن جواب نمیدهد این است که کارگران اخراجی و کارگرانی که حقوقشان را نگرفتهاند چه طور باید باز هم فداکاری کنند و رابطه میان آنها و کارفرما چه طور تنظیم میشود؟
پاسخ این سوال را شاید بتوان در اظهارات علی حسین رعیتیفرد، رئیس سازمان بسیج کارگری پیدا کرد که در آغاز این برنامه گفت: “گاهی اختلافات کارگری و کارفرمایی و یا اختلافات کارخانهها به خاطر بدهی به سازمانهای دولتی مانند اداره آب، برق، گاز و یا تأمین اجتماعی با روشهای کدخدامنشانه و مذاکره قابل حل است.”
آقای رعیتیفرد خواهان آن شد که بدهیهای کارخانهها قسط بندی شود تا واحدهای تولیدی نخوابند.
به این ترتیب با وجود آنکه مقامهای بسیج میگویند “کارفرماها نیز در کنار بسیجیان و پا به پای آنها کار کردند“، به نظر نمیرسد که منافع “ایثار” و “کدخدامنشی” مورد نظر به طور مساوی توزیع شود.
همین است که حتی حسین حبیبی، دبیر کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار، که خود نهاد کارگری مستقل از حکومت نیست هم منتقد شیفت ایثار است.
آقای حبیبی به ایلنا گفته است: “با این طرح عدم اجرای وظیفه دولتمردان و ناظران قانون را با واژه ایثار پوشش دادهاند. چرا هر وقت بحث ایثار پیش کشیده میشود به سراغ قشر کمدرآمد و کارگران میرویم؟“
“این حرکت نامش ایثار نیست؛ بهرهکشی است.”