الهه ایمانیان
پژوهشگر مسائل زنان
ماه محرم یکی از ماههایی است که بروز اجتماعی بیشتری نسبت به بقیه ماهها دارد. گویا ماه محرم آدابی دارد که باید در جمع و به صورت دسته جمعی انجام شود، در غیر این صورت انجام آن امکانپذیر نیست. ماه محرم همواره برای بسیاری تداعیکننده حضور خودجوش افراد در دستههای بزرگ و صفوف طولانی عزاداران بوده است. عزاداری و انجام مناسک مذهبی در این ماه با صدای بلند همراه است. خانهها، مساجد، خیابانها و ماشینها با پارچههای سبز و سیاه پوشانده شده و گویا بسیاری از مردم در یک امر کلی همصدا و همقدم میشوند. توده مردم نیز در شکلهایی منظم و سازمانیافته به صورت کاروان عزاداران شهر را در اختیار میگیرند و با حمل نشانهها، نمادها، تصاویر، نوحهها و حرکتهای مشخصی به عزاداری در خیابانها و مساجد شهر میپردازند.
این هم صداییها و اشتراکات در زندگی تودهها یک اتفاق ناگهانی نبوده و در طول تاریخ با توجه به عوامل گوناگونی چون اعتقادات مذهبی و نیاز اجتماعی مردم رشد یافته و بنابر زمان گاهی تغییر شکل دادهاست. اما ازهمه مهمتر با توجه به گرایش حاکمیت در طول تاریخ این مراسم دورههای رکود و اوج مختلفی را پشت سر گذاشته و متولیان و حامیان این مناسک بر هدایت آن در طول تاریخ و ماندگاری آن تاثیر بسیار زیادی داشتهاند.
تغییر در مراسم عزاداری و آیینهای مذهبی در طول زمان یکی از دغدغههای جامعهشناسان دین است. عزاداریهای ماه محرم نیز یکی از آیینهای دینی و سنتی است که مردم در تغییر آن نقش بسیاری داشتهاند و از اختیار و تعلق تام به حاکمیت خارج است. با نگاهی کلی به روند تغییرات در برگزاری مراسم عزاداری محرم به تغییر نقش و حضور زنان در دورههای مختلف میپردازیم.
سوگواری فراگیر ماه محرم و بهطور ویژه دهه اول محرم، در دورههای حاکمان مختلف دستخوش نوسان میشده است، گاهی اوج میگرفته و گاهی ضعیف میشده است. این عزاداری و آیینهای جمعی گاهی صرفا جنبه مذهبی داشته و بهطور کامل معطوف به امام سوم شیعیان و یاران او در واقعه عاشورا میشده است، اما گاهی در برخی دورهها جنبه سیاسی، اعتراضی و حقخواهی مظلوم در آن پررنگ میشده است.
به طور کلی در دورههای مختلف نقش زنان در مراسم عزاداری از جنبه نقش مادرانگی و عاطفی پر رنگ بوده است. در ادبیات کهن ما توصیف سوگواری زنان در داستانها و وقایع تاریخی زیاد به چشم میخورد؛ زنانی که در شاهنامه در عزاداریها شیون و زاری میکنند و چهره خود را میخراشند. زنانی که در عزاداریها گل بر سر میگیرند و همیشه صدای گریه و شیون آنها در جدایی و مرگ عزیزان بلندتر از مردان است، زنانی که اگر نبودند عزاداریها از معنی اصلی خود تهی میشد چون کسی نبود که فریاد سختی جدایی و مرگ را شیون بزند. بنابراین حضور زنان در عزاداریها برای معنا بخشی به آن کارکرد بسیاری داشته است. اما در مراسم و مناسک سوگواری محرم در ابتدا زنان نقشی نداشتند و مردان در مرکز و محور سوگواری بودند. شبیه خوانی، راه افتادن هیئت با علم و کتل در معبرها، تکیهها و مسجدها در فضایی کاملا مردانه رخ میداد. دلیل اصلی این وضعیت به تعلق زنان به اندرونی در آن زمان برمیگردد. از نظر اجتماعی فضاهای عمومی و بیرونی متعلق به زنان نبود، فضای خانقاهها هم کاملا مردانه بود بنابراین زنان از حضور درسوگواری در ایام محرم، محروم بودند.
رفته رفته نقش زنان در مراسم سوگواری ایام محرم بیشتر شد. ابتدا زنان فقط در این مراسم حضور داشتند و نقش دیگری نداشتند اما با گذشت زمان زنان در تهیه برخی خوراکیهای این ایام حضور فعالتری یافتند. عبدالله مستوفی در کتاب «شرح زندگانی من» در مورد حضور زنان در آیینهای محرم میگوید: محدودیت عرصههای فعالیت برای زنان، حتی برای زنان بسـیاری کـه در دربـار حکـومتی میزیستند، آنان را به دنبال فرصتهایی برای ابراز وجود یا حضور در جمـع مـیکشـاند و «هر جا تعزیهای بر پا میشد، جمعیت زیادی به خصوص زنها در آن حاضر میشدند.» (۱۳۸۶) زنان مدتها پیش از آغاز محرم برای شرکت در مراسم سوگواری در تهیه و تدارک بودند. لباس و پارچه سیاه میخریدند و از اول محـرم تـا آخر صفر سیاهپوش مـیشـدند. پـس از آغـاز محـرم بـا شـور عـزاداری در مسـاجد، حسینیهها، و در مراسم تعزیه حضور مییافتنـد و گـاهی بـا مختصـر غـذا و قالیچهای به دنبال جای مناسب میگشتند که بتوانند در بهتـرین شـرایط کسـب فـیض کنند و حتی بعضی از زنهای متمول و معروف از طریق خدام خود مکان مناسبی را از قبل نشان میکردند. (ویلس ۱۳۶۶) در شبهای محرم زنان چای، قلیان، عدس بو داده و سایر خواکیهای خاص این ایام را میپختند و یا آنها را میفروختند یا نذری میدادند. «در میان این خوراکیها تخمـه، عدس بوداده، و قاووت (مخلوطی از آرد حبوبات با شیرینی خشک یا آرد نخودچی یا خاک قند) ارزش ویژهای داشت؛ زیرا عدس بوداده سبب زیادشدن اشک چشم میشد و قاووت تنقلی بود که زنان به جای شیرینی از میهمانان پذیرایی میکردند.» (مستوفی ۱۳۸۶) زنان هم چنین در عزاداریهایی که در تکیه دولت برگزار میشد «از صبح زود بلکه بعضی از قبل از آفتاب به آنجا میرفتند و جا میگرفتند و از آنجا که تا آخر مجلس در اثر کثرت جمعیت و غالبا بسته شدن درها ورود و خروج ممکن نبود، زنها کلا به طور عموم ناهار و «دهانگیره» خودشان را همراه مـیآوردنـد و چـه بسـا کـه وسیله قضای حاجت خویش را هم به صورت چیزهایی مانند مشربه یا قلقلـک یـا کـوزه قلیان دنبال میبردند.» (شهری ۱۳۵۷)
این مراسم از معدود مناسکی بود که به واسطه آن، زنان برای خرید پارچههای سیاه و خوراکی و تهیه و تدارکها برای آمادگی ایام سوگواری از خانه خارج میشدند. همچنین حضور در این مراسم برای زنان یکی دیگر از فرصتهای حضور اجتماعی بود، بنابراین زنان با جدیت بیشتری در این مراسم حضور میافتند. به این ترتیب با گذشت زمان متولیان برگزاری این مراسم و روضهخوانان از حضور زنان در این مراسم استقبال بسیاری کردند. «سیل حضور زنان و ارتباط عمیقی که با موضوع عزاداری برقرار مـیکردنـد گـاه بـرای منفعت برخی از روضه خوانان و بانیان برگزاری مجـالس بـود و سـبب شـهرت و باشـکوه جلوه دادن آن میشد. از اینرو برخی از روضه خوانان و سخنرانان در حـین مراسـم تـلاش زیادی در تحت تأثیر قراردادن زنان داشتند تا به شور سخنان خود بیفزایند. روضه خوانهـا پاپی ارشاد مردم به راه حق نبودند، هرکس صدای زنها را بیشتـر درمـیآورد معـروفتـر میشد.» (مستوفی ۱۳۸۶)
به این ترتیب زنان جای خود را در مراسم سوگواری ایام محرم باز کردند و آیینهای این ایام را از مناسکی بدون حضور زنان به مناسکی که دیگر بدون حضور زنان امکان نداشت تغییر دادند. اما آنچه امروزه و درسالهای اخیر از مراسم عزاداری ایام محرم در جریان است همچنان نشان از تغییر آداب این مراسم توسط مردم دارد. این تغییرات به گونهای است که باعث تعجب و حتی انتقادات بسیاری شدهاست. گویا جوانان ایرانی در حال به روزرسانی دینداری و شیوه انجام مناسک دینی هستند، آنان به تطبیق خودشان با دین و مناسک دینی و همچنین تطبیق دین و آیینهای دینداری با خودشان پرداختهاند.
از اشتراکات دینی و سنتی ایام محرم بسته بودن آرایشگاههای زنانه در دهه اول محرم و کم رونق بودن و کاهش مراجعه به آن در دو ماه محرم و صفر بودهاست اما در چند سال اخیر شاهد آغاز تغییرات زیادی در این زمینه هستیم. «مد ماه محرم» در حال رواج است و زنان با پوششی مدرن و آرایشی متناسب با ایام سوگواری ومشکی پوش یکبار دیگر دست به تغییر مناسک سوگواری ایام محرم زدهاند. اما این تغییر مناسک که بسیاری آن را متعلق به تودهها میدانند نه حاکمیت، میتواند واکنشی اعتراضی هم قلمداد شود؛ همانطور که واقعه عاشورا دارای معانی اعتراضی و حقخواهی است. در نظریه باختین، کارناوال وابسته به جمع است. چراکه آنهایی که در کارناوال شرکت میکنند، صرفاً یک انبوهه یا ازدحام را شکل نمیدهند. بلکه، مردم به مثابه یک کل دیده میشوند. این کل، به گونهای شکل گرفته تا ساختار مسلط را به چالش بکشد. به قول باختین کارناوال برای اعتراض به فرهنگ اعمال شده و مسلط است. به طور خلاصه کارناوال محصول نظام رسمی و سلطه گر نیست بلکه بر عکس کارناوال یعنی مردم و حضور آنان هم به عنوان تماشاگر و هم به عنوان کنشگر. در کارناوال فرد معترض، برآشوبنده و ساختارشکن است. بنابراین یکی از دلایل تغییر کاروانها و دستههای عزاداری و آیینهای مذهبی این دوران، مدرن شدن آنان و اعمال انواع مدها در آن به دلیل نیاز جامعه به مراسمی جمعی و کارناوالهاست و وقتی در جامعه جای خالی کارناوالها حس میشود، مردم خود دست به تغییر کاربری کاروانهای جمعی موجود میزنند. که مراسم سوگواری دهه محرم یکی از مهمترین و بزرگترین و فراگیرترین مراسمهای جمعی در بسیاری از مناطق ایران است.
باید دید روند مدرن شدن و تغییر دینداری که این روزها سرعت بیشتری گرفته شدهاست در آینده چگونه پیش خواهد رفت و چه واکنشهایی را برخواهد انگیخت.
منابع:
شهری، جعفر، ۱۳۵۷، گوشهای از تاریخ اجتماعی تهران قدیم : امیرکبیر.
مستوفی، عبداالله ۱۳۸۶، شرح زندگانی من، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجار: هرمس.
ویلس، چارلز جیمس ۱۳۶۶، تاریخ اجتماعی ایران در عهد قاجار، ترجمه سید عبداالله : طلوع.
الهه ایمانیان فارغ التحصیل جامعهشناسی از دانشگاه تهران و فوق لیسانس مطالعات زنان و جنسیت از دانشگاه ایالتی نیویورک است الهه ایمانیان، اکتیویست و فعال حقوق زنان در ایران است و در حال حاضر به عنوان پژوهشگر مسائل زنان با دانشگاه جورج واشنگتن همکاری میکند.