علی افشاری - اپندمی کرونا روندها و اتفاقات جدیدی را در دنیا شکل داده است. البته برخی از آنها پیش ازشکلگیری و شیوع بیماری مهلک کووید19 وجود داشتهاند اما در بستر بحران زیستی جهانی کرونا در مسیر تازهای به جریان افتاده و تحول یافتهاند. تلاشهای ویژه چین در کمک به مهار کووید19 در دنیا که با اهداف سیاسی برای کسب قدرت نرم دنبال شده و به "دیپلماسی ماسک" مشهور است، یکی از این اتفاقات است که تلاش برای بسط نفوذ جهانی چین و برجسته سازی مدل حکمرانی مبتنی بر توسعه آمرانه چین به عنوان آلترناتیو برتر در مقابل دمکراسی (لیبرال دمکراسی – سوسیال دمکراسی) را وارد مرحله جدیدی کردهاست. این تلاش قبل از ظهور ویروس کرونا در ووهان چین وجود داشت و تقریبا می شود گفت سال 2012 میلادی نقطه عزیمت دولت چین برای گسترش نفوذ خود در اروپا، غرب آسیا و آفریقا بود.
اما بروز طوفانی و برق آسای ویروس مرموز کرونا در کشور چین باعث وضعیت تازهای در سیاست داخلی و خارجی چین شد. این اتاق توامان تهدید و فرصتهایی برای قدرت اقتصادی و نظامی نوظهور جهان پدید آورد. دولت چین علیرغم اقدام دیرهنگام و سوء مدیریت در مهار و کنترل اپیدمی و ارائه اطلاعات گمراه کننده به سازمان بهداشت جهانی که باعث گسترش سریع بیماری به خارج از مرزهای چین شد، توانست این بیماری مرگبار را در داخل چین کنترل کند. بنابراین مقامات حزب کمونیست چین بعد از دو ماه به این ارزیابی رسیدند که تهدید برطرف شده و به فکر بهره برداری از فرصتها برآمدند. فروش اقلام محافظتی، کیتهای تشخیص و کمکهای بشردوستانه از سوی دولت و کمپانیهای چینی اضلاع مختلف دیپلماسی ماسک چین را از ابتدای ماه مارس تشکیل دادند که اروپا وضعیت قرمز در بحران کرونا پیدا کرد.

بررسی نحوه فعالیت سازمانیافته دولت چین الگویی است که راهبرد جهانی این کشور در تبدیل تهدید کرونا به فرصت را روشن میسازد. دولت چین وقتی پندمی کووید19 کشورهای اروپایی را فراگرفت، میلیونها ماسک به جمهوری چک با پرواز ده هواپیما برای کمک فرستاد. همان زمان شیجین پینگ رئیس جمهور چین وعده مساعدت گسترده به کشورهای اروپایی از صربستان تا ایتالیا از طریق ارسال تجهیزات پزشکی و وسائل محافظتی را داد. جک ما ثروتمندترین مرد چین نیز به میدان آمد و قول داد که دو میلیون ماسک به کشورهای اروپایی چون بلغارستان، ایتالیا، اسپانیا و فرانسه بفرستد. کمپانی هوایی جین نیز از اهدای کمکهای بلاعوض سخن به میان آورد. همزمان تجهیزات پزشکی مانند دستگاه تنفس مصنوعی (ونیتلاتور) به آمریکا ارسال شد.
در ورای تلاش دولت چین و نهادهای وابسته به آن در صورتبندی این اقدامات در قالب کمکهای بشردوستانه، رویکرد سیاسی نهفته در آنها توجه افکار عمومی جهان را برانگیخت. دولتمردان چینی با آگاهی از مشکلاتی که قبل و بعد از کرونا در اتحادیه اروپا وجود داشت و شکافی در همبستگی ملل اروپایی بوجود آورده بودند و ناراحتی از عدم کمک اروپا در کشورهایی مانند اسپانیا و ایتالیا، کوشیدند تا تصویر یک منجی از خود در اذهان وحشت زده و مظطرب اروپاییهایی ایجاد کنند که آنها می توانند شریک قابل اتکایی در روزهای سخت باشند. البته این تصویرسازی در ادامه کوششهای هدفمند پیش از عصر کرونا بود که دولت چین بخصوص برای کشورهای درجه دوم اروپایی به عنوان یک فرصت اقتصادی ویژه و پایان ناپذیر معرفی و پذیرفته شود.
هدف گذاری دولت چین و نیروهای وابسته در دو مدار کوتاه مدت و درازمدت دنبال شده است. هدف مقطعی پوشاندن مشکلات و خطاهای بزرگ دولت چین در ایجاد و گسترش بیماری کووید19 و گریز از پاسخگویی است. در این چارچوب کوشش میشود تا افکار عمومی جهانی قانع شود که وضعیت تیره کنونی اجتنابناپذیر بوده و دولت چین عملکرد موفقی داشتهاست. هدف اصلی و ماندگار ارائه مدل چینی حکمرانی که بر توسعه آمرانه و تمرکز قدرت سیاسی در دست اقلیت وفادار به ایدئولوژی حاکم استوار است، به عنوان یک الگوی موفق است که بر دمکراسی و مدل حکمرانی غربی برتری دارد. همانگونه که مدل چینی بهتر از مدل غربی و بخصوص آمریکائی کووید19 را مهار و کنترل کرد، در حوزههای دیگر نیز ظرفیتهای بالاتری دارد. در عین حال باید توجه داشت که ظهور جنبشهای فاشیستی و پوپولیستی راست در اروپا بستر مناسبی برای تبلیغ این دیدگاه توسط دولت چین ایجاد کرده بود.
دیپلماسی ماسک چین فقط در چارچوب اقدامات اقتصادی، بشردوستانه و سیاسی دولت چین نبود، بلکه عناصر دیگری نیز به خدمت گرفته شدند که در ظاهر به دولت چین ارتباطی ندارند. راهاندازی پروپاگاندا با استفاده از باتها و کاربرهای مجازی در رسانههای آنلاین مانند توئیتر ابزار اصلی چینیها بوده است تا از طریق ضد اطلاعات و دادههای گمراه کننده و ترویچ تئوری توطئه اذهان هدف را تحت تاثیر قرار داده و در در چارچوب مورد نظر خود شکل دهند. علاوه بر آن از نفوذ نیروهای چینی بر رسانههای غربی نیز استفاده شد تا نظرات طراحی شده در اندیشکدههای حزب کمونیست چین به نام نویسندگان و هیئت تحریریه رسانهها منتشر شود.
در مواردی حتی نمایندگان دولت چین نسبت به انتشار مطالبی در رسانههای اروپایی علیه عملکرد منفی و مخرب دولت چین در مدیریت بحران زیستی کرونا وارد میدان شده و موضعگیری شدیدی کردند. به عنوان نمونه این اتقاق در جمهوری چک رخ داد که سفارت چین علیه مطلب یک رسانه چک موضع شدیدی گرفت. در ایران نیز سفیر چین نسبت به اظهارات انتقادی سخنگوی وزارت خارجه واکنش نامتعارف نشان داد. هشدار سیاسی پشت پرده این موضعگیریها باعث برخوردهای مصلحت آمیز دولتها و فشار بر رسانهها و یا کنشگران و مسئولان در انتقاد به چین شدهاست. هشدار دولت چین حتی باعث شد تا اتحادیه اروپا بیانیهاش در انتقاد از عملکرد دولت چین را تعدیل کند.
همزمان هر رسانه غربی که به نقد از عملکرد دولت چین در بحران کرونا میپردازد از سوی دولت چین فیلتر و بلاک می شود. این اقدام در کنار اخراج برخی از رسانههای آزاد نشانگر اراده دولت چین در پنهان کردن واقعیتها از مردم چین است.
این اقدامات به یکباره انجام نشدند، بلکه پیش زمینه دارند. دولت چین در ده سال گذشته سرمایهگذاری سنگینی بخصوص در جنوب وشرق اروپا انجام داد و به مرور پیوندهای تجاری با اتحادیه اروپا را گسترش داد. دولت چین رویکرد دوگانه در برابر اتحادیه اروپا اتخاذ کردهاست. از یک طرف مدعی تقویت اتحادیه و تثبیت آن است، اما از سوی دیگر با کشورهای اروپایی به صورت جداگانه ارتباط برقرار کرده و از واگرایی و بی اعتمادی به اتحادیه اروپا عملا دفاع میکند.
تحکیم روابط دوگانه با کشورهای اروپایی فقط در حوزههای تجاری و صنعتی نبود بلکه دولت چین پیمانهای گسترده در حوزه رسانه با کشورهای اروپایی از جمله ایتالیا امضا کردهاست. این قراردادها که در چارچوب پشتیبانی مالی و همکاری است باعث شده تا به دلیل نیاز مالی رسانهها وابستگی بین آنها و دولت چین پیش بیاید و در نتیجه این مساله نوعی خودسانسوری پیرامون ایرادات و مشکلات دولت چین را پدید آوردهاست. به موازات دولت چین نیروهایی در بین فعالان رسانهای اروپایی نیز جذب کرده که به تبلیغ سازمان یافته مشغول هستند. دامنه فعالیت آنها تا حدی گسترده است که روزنامه تلگراف در انگلستان در روزهای کرونایی بخش ویژهای برای دیدهبانی نفوذ چین در رسانهها راه انداخت.
از سوی دیگر گسترش روابط اقتصادی اروپا با چین پیامدهای سیاسی داشتهاست که منجر به نردیکی کشورهایی چون یونان، مجارستان و صربستان شده که اجازه نمی دهند اتحادیه اروپا نگاه انتقادی نسبت به وضعیت حقوق بشر در چین اتخاذ کند. همچنین ایجاد چنین وابستگی اقتصادی به عنوان اهرم بازدارنده نظام سیاسی چین در برابر واکنشهای تلافی جویانه و یا انتقادی اتحادیه اروپا عمل میکند.
کمپین سازمان یافته برای تبلیغ پیرامون مزیتهای مدل چینی و انتشار اطلاعات جهتدار در مناطقی از اروپا تا حدی جواب داده و توانسته ذهنیت نسلهای جوان و برخی از سیاستمداران را متاثر سازد. همچنین در افکار عمومی کشورهای اروپایی نیز اثرگذار بودهاست. به عنوان مثال در ایتالیا در یک نظرسنجی معتبر تعداد کسانی که چین را متحد و شریک تجاری مناسب معرفی کردند از آمریکا بیشتر است (36 در برابر 30 درصد). در حالی که کشورهای آلمان وفرانسه در نظر اکثریت پاسخ دهندگان دشمن معرفی شدهاند، چین دوست تلقی شدهاست. اگرچه ماندگاری این نگرش ها معلوم نیست، اما نگرانیهایی در بین نیروهای دمکراسی خواه در غرب ایجاد کردهاست.
البته به موازات در بخشهایی از اروپا نیز مخالفت با چین بروز یافته و تعداد شکایتها از عملکرد این دولت در مدیریت بیماری کووید19 رو به افزایش است. همچنین کیفیت پایین کمک های چینی نیز باعث نارضایتی شدهاست. اما چینی ها فعالانه در حال خنثی سازی و استفاده از اختلافات و شکافها در اروپا و جوامع غربی هستند تا موقعیت راهبردی خود در دنیا را ارتقاء بدهند و بخصوص پروپاگاندای پیروزی الگوی چینی در دنیای پساکرونا را ترویج و توسعه بدهند که در قالب دیپلماسی چینی بسته بندی شدهاست. حال باید دید مناسبات جهانی و موازنه قوا در افکار عمومی جهانی در عصر پساکرونا چه تحولاتی پیدا میکند.